اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
آيا اختلاط بين زن و مرد حکمى جداى از نگاه به نامحرم يا لمس و تماس و صحبت با آنها دارد؟ و اگر در مجموعهاى زنها و مردها مخلوط باشند، با رعايت حجاب و حفظ نگاه و عدم تماس و صحبت مشکوک، آيا نفس اختلاط آنها با همديگر حرام است؟
جواب: به جهت معرضيّت نوعيه براى معيّت يا تعقّب به حرام، اختلاط حرام است.
کتاب استفتائات العبد بهجت (ره) | شناسه: ۷۹۰۵
————————————————-
ورع و عفّت خانم ها
همه ی شیعیان امام شناس – اعم از زن و مرد – موظّف به یاری امام زمانشان هستند. همه باید در عمل، مبلّغ دین باشند، چراکه وظیفه ی تبلیغ و معرفی امام زمانشان، با مردان سهیم باشند. پس برای این که بتوانند این وظیفه ی خویش اصول کافی به خوبی ادا کنند، باید در درجه ی اول، خودشان عامل به دستورات دین باشند و روح ورع یا مراقبت از دین را در خود تقویت نمایند.کسی که می خواهد با عمل خود به تبلیغ دین بپردازد، بیاد تا آن جا که می تواند، ورع در دینداری را رعایت کند. برخی از این رعایت ها ویژه ی خانم ها است، که متأسفانه گاهی اوقات، آن چنان که شایسته ی زنان شیعه است رعایت نمی شود. و این عدم رعایت اگر رواج پیدا کند، سبب می شود که بعضی از ارزش های صحیح، در میان افراد متدین به صورت وارونه جلوه کند.اما کسانی که به واقع می خواهند امام زمان خود را یاری کنند، باید در درجه ی اول وظایف خود را خوب بدانند، و سپس با عمل به آن ها رضای اهل بیت (ع) را جستجو نمایند، حتّی اگر با ارزش های ساختگی در جامعه و آنچه در بین مردم رایج است، مخالفت و تعارض داشته باشد.
سیره ی عملی حضرت زهرا (س) می تواند بهترین الگو و منبع برای خانم ها در جهت شناخت وظایف خاصِّ ایشان باشد.از امام صادق (ع) نقل شده است که:
امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) نزد پیامبر (ص) رفتند، تا ایشان در مورد وظایف خاص هر کدام حکم فرمایند.پیامبر (ص) چنین حکم فرمودند که:
« حضرت فاطمه (س) کارهای داخل منزل را انجام دهند، و امیرالمؤمنین (ع) وظایف خارج از منزل را بر عهده گیرند.»
این جا بود که حضرت زهرا (س) فرمودند: «جز خدا کسی نمی داند که من چقدر خوشحال شدم از این که پیامبر خدا (ص) تماس و برخورد با مردها را از عهده ی من برداشتند!»
کتاب شریف وسائل الشیعه/ جلد۱۴/ باب۸۹/ حدیث۱
اگر پیامبر (ص) کار بیرون از خانه را به عهده ی حضرت زهرا (س) می گذاشتند، ایشان ناچار با مردها سر و کار پیدا می کردند و می بینیم که دختر پیامبر (ص) بسیار از این کار کراهت داشتند. در مقابل، انجام وظیفه در خانه را برای خود پسندیده دانسته و آن را حقیر نشمرده اند.
هر خانم متدینی، باید در انتخاب کار و وظیفه ی خویش، در درجه ی اول رضای خدا و اهل بیت (ع) را جستجو کند، و کار کردن بر آن مبنا را برای خود افتخار بداند، حتی اگر محیط و اجتماع، پذیرای عمل او نباشند، و نحوه ی عملکرد او را نشانه ی بی عرضگی او بدانند.
اگر در بعضی شرایط خاص و محدود، خانم ها به دلایل مختلف مجبور به کار کردن خارج از خانه می شوند، باید همواره به این نکته توجه کنند که خروج از منزل برای آن ها به عنوان «ارزش» مطرح نشود، بلکه این امر از روی ضرورت و اجبار مطرح شده است، به طوری که اگر ضرورتی در کار نبود، ترجیح می دادند مطابق تقسیم کار پیامبر (ص) عمل نمایند.
البته کسانی که تفقّه در دین داشته باشند، از شناخت مسؤولیت خویش و عمل به آن، خشنود و راضی می شوند. هم چنان که حضرت زهرا (س) خشنودی خود از حکم پیامبر (ص) را وصف ناپذیر شمردند.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) نیز وقتی بی دقتی مردها در کنترل خروج زن ها از منزل و برخورد آن ها با نامحرم را دیدند، با تعجب بسیار، آن را چنین عتاب و خطاب فرمودند:
«یا اَهلَ العِراقِ نُبِئتُ اَنَّ نِساءَکُم یُدافِعنَ الرِّجالَ فِی الطّریقِ اما تستَحیُونَ؟!»
«ای اهل عراق! به من خبر رسیده که زنان شما در کوچه ها با مردها برخورد می نمایند، آیا حیا نمی کنید؟!»
کتاب شریف وسائل الشیعه/جلد۱۴/ باب۱۳۲/حدیث۱
«اَما تَستَحیُونَ وَ لا تَغاروُنَ نِساءَکُم یَخرُجنَ اِلَی الاَسواقِ و یُزاحِمنَ العُلُوجَ ؟!»
«آیا حیا نمی کنید؟! و آیا غیرت نمی کنید که زن های شما به بازارها می روند و با مردهای خشن سر و کار پیدا می کنند!»
کتاب شریف وسائل الشیعه/جلد ۱۴/ باب۱۳۲/حدیث۲
وقتی زنان در مکانهای عمومی مثل بازار رفت و آمد کنند، خواه ناخواه برخوردهای گوناگونی با مردان نامحرم پیدا می کنند، اعم از برخوردهای فیزیکی که در جاهای شلوغ بیش تر پیش می آید، یا سر و کلّه زدن و اختلاط های گوناگون درباره مسائل مختلف، که همه ی این ها خلاف رضای پروردگار متعال و اهل بیت (ع) است.
حضرت زهرا (س) فرموده اند:
«خَیرٌلِلنِّساءِ اَن لا یَرینَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ »
«برای زنان بهتر است که نه مردی را ببینند، و نه این که مردها آن ها را ببینند.»
کتاب شریف وسائل الشیعه/ جلد ۱۴/ باب۱۲۹/ حدیث ۳
بانوان در هر موقعیتی که قرار می گیرند، می توانند این اصل کلی را رعایت کنند، و تا جایی که ضرورت ندارد از برخورد باآقایان بپرهیزند. حتی وقتی که مجبور هستند که از خانه خارج شوند، لازم نیست که با نامحرمان اختلاط کنند. و مستقیماً در معرض دید آن ها واقع شوند. و اگر چنین عمل کنند، برای خودشان بهتر است.
تعبیری که حضرت فاطمه زهرا (س) به کار برده اند، تعبیر «خیر» به معنای «بهتر» است. کلام قدسی ایشان برای کسانی است که تحصیل رضای خدای عزّوجلّ برایشان اهمیت دارد و در پی یافتن مسیری هستند که بهتر بتوانند خدا را بندگی کنند.در این مسیر، بعضی از کارهایی که شرعاً هم مباح شمرده می شود، به خاطر رعایت ورع کنار گذاشته می شوند. به عنوان مثال:
« نگاه کردن زن بدون لذّت به سر و صورت مرد نامحرم، به فتوای عده ای از فقها حرام است.»
کتاب شریف العروه الوثقی/جلد ۲/ کتاب النکاح/ صفحه ۸۰۳/ مسأله ی ۳۱
پس اقتضای ورع این است که بانوان متدین از این کار پرهیز کنند. چون همان طور که بیان شد، «ورع» این است که شخص نه تنها از محرمات قطعی، بلکه از مشتبهات نیز بپرهیزد. و چیزی که فقهای بزرگ شیعه بعضی آن را حرام می دانند و بعضی دیگر احتیاط مستحب را در ترک آن دانسته اند، قطعا جزء مشتبهات محسوب می شود. زنان مؤمن و ارادتمند به امام زمان (ع) می توانند به این سفارش عمل کنند. و در عین حال، در حد ضرروت – نه بیشتر از آن – و بدون لذت با نامحرم سخن بگویند یا سخن او را بشنوند.
منبع: کتاب شریف « یاری آفتاب » ، تالیف محمد بنی هاشمی ،نشر حمزه
والعاقبه للمتقین
التماس دعا
یا مهدی
موضوعات مرتبط: عفت
برچسبها: محمد تقی بهجت , محمد بنی هاشمی
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
آیه شریفه ۶ سوره مبارکه لقمان :
«وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللّه بِغَيْرِ عِلْم وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ
و بعضی از مردم سخنان بيهوده را میخرند تا مردم را از روی نادانی، از راه خدا گمراه سازند و آيات الهی را به استهزا گيرند; برای آنان عذابی خواركننده است!»
صدق الله العلی العظیم
___________________
سرگرمى بآلات موسيقى
پانزدهم از گناهانى كه به كبيره بودنش تصريح شده، سرگرمى بآلات موسيقى و نواختن انواع سازها مانند تار و كمانچه و پيانو و طنبور و نظائر آن يا گوش دادن به آنها است ، چنانچه در روايت فضل بن شاذان از حضرت امام رضا(ع)در ضمن شمارۀ كبائر مىفرمايد:«و الاشتغال بالملاهى».
و باتفاق جميع فقهاء ساختن و خريد و فروش آلات لهو و معاملهاش باطل است و مانند آلات قمار،نگهداريش نيز حرام و از بين بردنش واجب است .
چنانچه در ضمن حديث مفصلى كه در كتاب تحف العقول از حضرت امام صادق(ع)نقل مىكند و همچنين شيخ حر عاملى در فصول المهمه روايت مىكند كه حضرت فرمود:
«صنعتى را كه هيچ جهت حلالى در آن نباشد و جز شر و فساد چيزى بر آن مترتب نيست مانند بربط(آلت موسيقى است شبيه عود كه با آن مىنوازند)و مانند مزمارها(نى)و شطرنج و هر آلت و وسيلۀ لهوى و صليب نصارا و بتها و هرچه شبيه اينها باشد پس ياد دادن و ياد گرفتن و عمل كردن بآن و اجرت گرفتن بر آن و جميع تصرفات در آن حرام است . »
موسيقى و اخبار اهلبيت(ع)
و اخبار وارده در حرمت استعمال آلات لهو بسيار است از آن جمله از حضرت امام صادق(ع)است كه پيغمبر اكرم(ص)فرمود:
«شما را از رقص كردن و نواختن در نى و بربطها و طبلها نهى مىكنم .»
و نيز فرمود :
«خداى تعالى مرا براى رحمت بر عالميان فرستاد و براى اينكه برطرف سازم و باطل كنم سازها و نايها و آنچه عادت اهل جاهليت بود و بتها و ازلام ايشان را . »
و نيز از حضرت امام صادق(ع)مرويست كه فرمود:
«كسى كه خداى تعالى باو نعمتى دهد و در وقت آن نعمت(مزمار)آلت موسيقى حاضر كند كفران آن نعمت كرده .»
موسيقى نفاق مىآورد و غيرت را مىبرد
و نيز فرمود:«استعمال عود يا گوش دادن بآن نفاق را در دل مىروياند چنانچه آب سبزه را مىروياند .»
و نيز فرمود:
«كسى كه چهل روز در خانهاش بربط نوازند و مردمان بر او وارد شوند شيطان اعضاى خود را بتمام اعضاى بدنش مس مىنمايد،پس غيرت از آن مرد برطرف مىشود تا به حدى كه با زنانش اگر فعل قبيحى كنند بدش نمىآيد و در حديث ديگر فرمود، صفت حياء از او گرفته مىشود و هرچه بگويد و هرچه باو بگويند پروائى ندارد. »
چنانچه مشاهد و محسوس است كسانى كه شبانه روز در خانههايشان توسط راديو، موسيقى نواخته مىشود نوعا بىحياء و بىغيرتند.
از آنچه شنيده شده پرسيده مىشود
مسعدة بن زياد گفت در مجلس حضرت امام صادق(ع)بودم كه مردى به آن حضرت گفت:وقتى كه در منزل بمستراح مىروم كنيزان همسايهام مشغول خوانندگى و نوازندگى هستند و گاهى من بيشتر توقف مىكنم كه آواز آنها را بيشتر بشنوم.
حضرت فرمود:«استماع لهو را ترك كن.»
آن مرد گفت:اى مولاى من،من كه به مجلس آنها نرفتم فقط صداى آوازى را مىشنوم،حضرت فرمود:«آيا نخواندهاى آيۀ قرآن را،بدرستى كه گوش و چشم و دل،در قيامت از آنچه شنيده و ديده و اعتقاد پيدا كرده،پرسيده مىشود؟ » .آن مرد گفت:اين آيه را در نظر نداشتم و از عمل خود پشيمانم و ديگر چنين عملى نخواهم كرد و از گذشتۀ خود توبه مىكنم و از خداى خود آمرزش مىطلبم.
حضرت فرمود:«برخيز و غسل توبه كن و هرچه بخواهى نماز بخوان زيرا مداومت بر گناه بزرگىمىكردى،چه بسيار حالت بد بود اگر با اين حال مىمردى خداى را سپاسگزار باش كه پيش از مرگ آگاه شدى و از او بخواه كه هرچه بآن خشنود نيست توفيق توبه دهد زيرا هرچه خدا بآن راضى نيست جز بد نمىباشد و كار زشت را به اهلش واگذار،زيرا هر چيزى اهلى دارد .»
موسيقى بركت را مىبرد
حضرت امير المؤمنين(ع)فرمود:«ملائكه بخانهاى كه در آن شراب،يا آلات قمار يا ساز باشد داخل نمىشوند و دعاى اهل آن خانه مستجاب نمىشود و بركت از آنها برداشته مىشود» .
حضرت امام رضا(ع)فرمود:«گوش دادن به تارهای موسيقى از گناهان كبيره است».
{آلات موسیقی شامل تار:(سازهای زهی)
تار، سنتور،سه تار،گیتار،ویالون،عود،قانون،کمانچه،تنبور و ...}

با روى سياه محشور مىشود
پيغمبر اكرم(ص)فرمود:«روز قيامت صاحب طنبور با روى سياه محشور مىشود و بدستش طنبورى از آتش است و بالاى سرش هفتاد هزار ملائكۀ عذاب است كه بدست هركدام عمودى از آتش بوده و بر سر و صورتش ميزنند و صاحب غناء محشور مىشود درحالىكه كور و كر و گنگ است و حشر زنا كار و دارندۀ آلات موسيقى هم همين است(يعنى آنها هم كور و كر و گنگ وارد محشر مىشوند).»
چهل روز با آلات موسيقى
حضرت امام رضا(ع)فرمود:«كسى كه چهل روز در خانهاش آلات لهو يا آلات قمار باشد گرفتار خشم الهى است و اگر در اين مدت بميرد فاجر و فاسق از دنيا رفته و جايش دوزخ است و بد جايگاهى است . »
موسيقى علنى در آخر الزمان
ضمن روايتى كه دربارۀ نشانههاى آخر الزمان است مىفرمايد:
«آلات لهو نواخته مىگردد و يك نفر نيست كه نهى از منكر كند و كسى جرأت بر نهى آن نمىكند(چنانچه در اين زمان مشاهده مىشود در خيابانها و بازارها و مغازهها و خانهها بصداى بلند موسيقى نواخته مىشود و كسى هم جرأت نهى ندارد) و نيز در شريفترين مكانها يعنى مكۀ معظمه و مدينۀ منوره،علنا آلات لهو نواخته مىشود. »
از آنچه ذكر شد كبيره بودن اين گناه و سختى عذاب آن دانسته گرديد.
منبع: کتاب شریف گناهان کبیره تالیف آقای دستغیب ره ، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
___________________
نظر حضرتعالی در مورد موسیقی چیست و چه نوع موسیقی اشکال ندارد؟
جواب: همه انواع موسیقی حرام است. و اللّه العالم.
بشهادت تاریخ و علماء علم الاجتماع گرایش جامعه به لهو و لعب و طرب و خوشگذرانی و کارهای مهیّج شهوات و بازیهای لغو فی حدّ نفسه خطرناک و موجب سقوط اجتماع و مانع از توجّه به امور اصیله و اصلیهای است که برای تمدّن و ترقّی هر قوم لازم است اشتغال به ملاهی اگر فقط فی الجمله هم آزاد باشد برای اینکه فرهنگ کار و ابتکار و سعی و تلاش یک جامعه را ضعیف سازد کافی است و خود بخود اگر جهات بازدارنده، مثل تعالیم مذهبی نباشد گسترش پیدا میکند و کار بسیار خطرناک اینست که از این برنامهها ترویج شود و به اشخاص در این عرصههای نوازندگی یا خوانندگی و بازیهایی مثل شطرنج جایزه و امتیازات داده شود و این ترویجات در برنامههای فرهنگی قرار بگیرد
تاریخ به ما نشان میدهد که در هر ملّت این جریان و رغبت به این امور شیوع یافت آن ملّت رو بزوال و انحطاط میگذارد وقتی یک کشاورز و یک صنعتگر و یک کارگر یا آموزگار که در روستا با تحمّل ناملائمات بسیار به شغل خود مشغول است ببیند که شطرنجبازها جوائزی دریافت میدارند بجای آن مشاغل پرزحمت و مرارت به شطرنج و بازیهای دیگر علاقهمند میشوند که هم بازی و سرگرمی و اقناع جنبههای نفسانی است و هم مشمول تشویقات و جوائز و شرکت در مسابقات آنچنانی است ما مسلمانها باید از تاریخ اندلس (اسپانیا) اسلامی عبرت بگیریم کشوری که بوسیله طارق بن زیاد غلام موسی بن نصیر یکی از شیعیان اهل بیت علیهم السلام فتح شد و به آن تمدن بزرگ رسید در اثر شیوع لهو و لعب آن عزّتی که در اثر خودسازی اسلامی و تجنّب از ملاهی داشتند مبدّل به ذلّت شد و دشمن از طریق فتح باب مجالس لهو و طرب و فحشاء و خوانندگی و نوازندگی و محافل عیش و عشرت وارد عمل شد و همت و عزائم و غیرت و مردانگی جامعه را سست و آنان را برای قبول نفوذ دشمن در ابعاد مختلف آماده کرد و موجب شد که تمدّن اسلامی در آن منطقه پایمال غفلت و اشتغال بملاهی و بیتفاوتی آنها نسبت به مجد و عزّت و استقلال اسلامی گردد بهر حال ترویج از این برنامهها و ترغیب جوانان از دختر و پسر به نوازندگی و آموزش دادن و آموختن استفاده از انواع آلات لهو و طرب و تأسیس اماکنی بنام هنرسرا یا فرهنگسرا و به صحنه آوردن زنان و مردان بنام همخوانی و غیره همه خلاف مصلحت یک جامعه رشید و ترقیخواه مثل جامعه بزرگ ماست که بر اساس الهام از تعالیم اسلام این انقلاب بزرگ را بوجود آورد و جهان را به اسلام و کارسازی تعالیم آن متوجه کرده است و میخواهد در میدان علم و صنعت و قدرت با اتکاء به اخلاق در برابر دشمنان قوی پنجه استقامت کند و مواضع انسانی و استقلال خود را بیش از پیش محکم و استوار سازد آوردن این برنامهها در متن اهداف بعض مؤسسات و ترویج از به اصطلاح هنرمندان و بزرگداشت کسانی که در این معاصی در گذشته و حال عمر خود را ضایع کردهاند اشتباه است و محصول آن انحطاط اخلاقی و بازداشتن جوانان با استعداد از تحصیل علوم و صنایع میباشد
منبع:آقای لطف الله صافی گلپایگانی
___________________
شکستن وسایل موسیقى
۶۳۳۶- حکم وسایل طرب و استفاده و خریدوفروش و ساختن و تعلیم و تعلم آنها از قبیل تار، سه تار، سنتور، تنبور، قانون، قیچک، کمانچه، نى، تنبک، دف، پیانو، ویولون، ویلا، کلارینت، فلوت، هورن، ترومپت، و سازهاى کوبهاى، چه صورتى دارد و خانهها و مؤسسات و اشتغال و درآمد از این راه چه حکمى دارد؟ شکستن آنها ضمانآور است یا خیر؟
ج. چون وسایل ذکر شده، ابزار و آلات ویژه لهو مىباشند اشتغال و درآمد آنها و کلّ امور مذکور حرام است و از بین بردن صورت و شکل ظاهرى آنها واجب است و در این خصوص ضمانى ندارد.
منبع:استفتائات آقای بهجت (ره)
ورع ورزی چیست؟
والعاقبه للمتقین
التماس دعا
یا مهدی
موضوعات مرتبط: ورع و تقوا
برچسبها: لطف الله صافی گلپایگانی , محمد تقی بهجت , عبدالحسین دستغیب
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
وقتى تأمّل مى كنيم مى بينيم همه ى قضاياى امام حسين ـ عليه السّلام ـ در يك روز واقع شد و وقتى مردم كوفه و بصره از قضيّه ى قتل آن حضرت(ع) مطّلع شدند، ناراحت شدند و از ابتلاى آن حضرت و شهادت اسارت اهل بيت (ع)، خدا مى داند كه اهل ايمان چه قدر ناراحت بودند، به حدّى كه گويا باورشان نمى شد.
در طول اين مدّت دل اهل ايمان خون بود. امّا ما بيش از هزار سال است كه گرفتاريم و حضرت حجّت ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ گرفتار است و دشمن ها نمى گذارند بيايد و او را حبس كرده اند. آيا حبسى از اين بالاتر كه نتواند خود را در هيچ آبادى نشان دهد و خود را معرّفى كند!
در اين ما فوق هزار سال كه آن حضرت در زندان است، خدا مى داند كه قلوب اهل ايمان چه قدر خون است. آيا شايسته است كه حضرت غائب امام عصر (عج) در مصايب و گرفتارى شبيه قضيّه ى امام حسين(ع) به اين مدّت طولانى گرفتار باشد و ما برقصيم و شادى كنيم؟!
تا کی باید بار گناهان و اشتباهات خود را متوجه دیگران و دیگر چیزها بکنیم ؟ تا کی بایستی این همه مصیبت را به خاطر بی توجهی و فراموش کردن امام عصر (عج) تحمل کنیم ؟ تا کی می خواهیم خود را گول بزنیم و بیدار نشویم ؟ پس کی بناست علت اصلی آن را متوجه شویم ؟
پیشوای پنجم شیعیان ، امام باقر(ع) می فرماید:
«إِذَا غَضِبَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِمْ .»
«هر گاه خداوند بخواهد بر مردم غضب کند ( آن هم به خاطر اعمال ناشایست مردم) ما اهل بیت(ع) را از مجاورت با آن ها دور می کند .»
منبع حدیث:
کتاب شریف الکافی، تالیف آقای محمد بن یعقوب کلینی (ره)،جلد ۱، صفحه ۳۴۳
امام عصر(عج) چشم خداست و تمام زندگی ما را می بیند ، در هفته دو بار نامه اعمال ما خدمت ایشان عرضه می شود و عملکردهای ما را ملاحظه می فرمایند و بر اساس آن چه عمل کرده ایم ، با ما رفتار می کنند
آیا می خواهید بدانید فاصله ما با امام عصر(عج) چقدر است و معنای غربت و تنهایی چیست ؟ به این چند جمله ساده و عامیانه خوب دقت بفرمایید؛ به ما فرموده اند که روز جمعه احتمال ظهور حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) بیشتر است .(«هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ،» ،زیارت امام عصر (عج) در روز جمعه، کتاب شریف مفاتیح الجنان)
حال اگر عصر جمعه ای بعد از نماز مغرب و عشاء ، کسی به ما بگوید که امروز هم گذشت و امام عصر(عج) ظهور نفرمودند و سپس چند لحظه بعد به ما خبر بدهند که از امروز مثلاً سیب زمینی کیلویی بیست تومان گرانتر شده است ، شما را به خدا قسم برای کدام یک از این خبرها بیشتر ناراحت می شویم ؟ برای کدام یک بیشتر دلهره پیدا می کنیم ؟ نگران کدام یک می شویم ؟
آیا زمانی که مثلا دخترمان از مدرسه برمی گردد ، اول می پرسیم دخترم در راه حجابت را رعایت کردی تا قلب نازنین امام عصر(عج) را نرنجانی ؟ یا ابتدا می پرسیم نمره امتحانت چند شد ؟ آیا از پسرمان می پرسیم که همزمان با امام عصر(عج) ، نمازت را خواندی ؟ یا اول می پرسیم مسابقه امروز را بردی یا نه ؟ اصلاً به زندگی هایمان نگاه کنیم ، آیا رنگ و بوی امام عصر(عج) را می دهد ؟ آیاتابلویی که به دیوار خانه نصب کرده ایم ، آیا وسایلی که مورد استفاده قرار می دهیم ، آیا نوع زندگیمان امام عصر(عج) پسند هست ؟ آیا نوع معاشرت های ما طوری هست که که امام عصر(عج)هم وارد مجلسمان شوند ، همنشین با ما شده و نظر لطفی داشته باشند؟ یا نه ؛ آن قدر محرم و نامحرم بی پروا با هم اختلاط دارند که قلب مهربان امام عصر(عج) را می رنجاند ؟ آیا ظاهر خود و خانواده مان آن طوری هست که مورد قبول و رضایت امام عصر( عج) باشد ؟ آیا طریقه درآمدمان طوری هست که امام عصر(عج) به آن برکت دهند و یا قدم به خانه ما گذاشته و بر سرسفره ما بنشینند ؟ و خلاصه این که آیا روش زندگی ما همانگونه است که امام عصر(عج) می پسندد ؟
منبع: آقای محمد تقی بهجت(ره)
والعاقبه للمتقین
التماس دعا
یا مهدی
موضوعات مرتبط: مهدویت
برچسبها: محمد تقی بهجت
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
ورع مداری
ورع حالتی است برگرفته از شدت تقوا و پرهیز گاری که فرد علاوه بر انجام واجبات، بر انجام مستحبات نیز با نشاط و علاقه مداومت می ورزد و علاوه بر ترک محرمات، از امور مشکوک و شبهه ناک نیز اجتناب می ورزد.
ورع مقامی به مراتب بالاتر از تقواست. اگر در تقوا از حرام پرهیز و دوری شود، در ورع از زمینه گناه و نزدیک شدن به محیط گناه نیز پرهیز می شود!
اگر در تقوا برانجام واجبات تاکید می شود، در ورع بر انجام مستحبات به عنوان کمر بند ایمنی برای انجام واجبات نیز تاکید می شود. و اگر شخص متقی از حرام و گناه دوری می نماید، شخص با ورع از صد کیلو متری حریم و زمینه گناه نیز فرار می کند.
اما فواید و آثار ورع عبارتند از :
۱- نورانیت دل.
۲-وارد شدن به پاکی مطلق در زندگی.
۳-آسایش و آرامش روح و روان.
۴-رسیدن فرد به بالاترین درجات ایمان.
۵-نایل امدن به بالاترین و عالی ترین درجات بهشت.
۶-قبولی و فضیلت پیداکردن طاعات و عبادات، چنانچه پیامبر اکرم(ص) می فرماید:
«ركعتان من رجل ورع أفضل من ألف ركعة من مخلط»
«دو رکعت نماز فرد با ورع و پارسا، از هزار رکعت نماز کسی که حلال و حرام را به هم می آمیزد، با فضیلت تر و برتر است.»
منبع حدیث:
کتاب کنز العمّال فی سنن الاقوال و الافعال ، تالیف آقای علاءالدین علی بن حسام ، جلد ۴ ، صفحه۴۲۷ ، حدیث شماره۷۲۸۲
۷- استجابت دعا.
۸-سرعت و راحتی حساب و کتاب در قیامت.
۹-شکوه و هیبت در چهره،صلابت و قاطعیت در سیره، محبوبیت بین مردم و حکمرانی بر قلب ها و دل ها.
۱۰-وارد شدن به حریم دوستی و شیعگی اهل بیت (ع) .
۱۱-نایل آمدن به مقام ولایت حقیقی که همان مقام«سیادت باطنی و منا اهل بیتی » است.
۱۲-باعث لیاقت یافتن به همراهی و هم صحبتی با امام زمان(ع) و قرار گرفتن در شمار« اصحاب المهدی عج» که مقامی به مراتب بالاتر از «انصار المهدی عج» است.
به سخن دیگر ورع مداری رمز ورود به خیمه گاه حضرت مهدی(عج) و همراهی همیشگی با اوست.
منبع: کتاب شریف خانواده و تربیت مهدوی،تالیف محمدباقر حیدری کاشانی و مرتضی آقاتهرانی،انتشارات طلیعه ظهور
_____________________
ورع ورزی و احتیاط منتظران امام عصر عج
منتظران فرج حضرت بقية الله الاعظم ارواحنا فداه، بايد در بالاترين سطح تقوا و ورع باشند، به طوري كه در ميان اطرافيان خود و حتي اهل شهر خويش در پاكي و خوبي، زبانزد و مشهور باشند.
امام صادق (عليه السلام) به يكي از شيعيان خود به نام عيسي بن عبدالله كه اهل قم بود، آنگاه كه بر ايشان وارد شد، فرمودند:
« يَا عِيسَى بْنَ عَبْدِ اللَّهِ لَيْسَ مِنَّا وَ لاَ كَرَامَةَ مَنْ كَانَ فِي مِصْرٍ فِيهِ مِائَةُ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ وَ كَانَ فِي ذَلِكَ الْمِصْرِ أَحَدٌ أَوْرَعَ مِنْهُ.»
«اي عيسي بن عبدالله، از ما نيست و كرامتي هم ندارد هركس كه در شهري با صد هزار نفر جمعيّت يا بيشتر باشد و در آن شهر كسي باورع تر از او باشد!»
منبع حدیث:
کتاب شریف الکافی،تالیف آقای محمدبن یعقوب کلینی (ره)، جلد ۲، صفحه ۷۸
شيعه اي كه حقيقتاً در انتظار فرج مولايش ميسوزد، بايد باورع ترين انسان مؤمن در شهر خودش باشد و اگر چنين نباشد كرامت و شرافتي نزد خدا و اهل بيت (عليهم السلام) ندارد.
در فرمايش ديگري حضرت موسي بن جعفر (عليه السلام) همين حقيقت را با تعبير ديگري از پدر گرامي خود نقل فرموده اند:
«كَثِيراً مَا كُنْتُ أَسْمَعُ أَبِي يَقُولُ لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ لاَ تَتَحَدَّثُ الْمُخَدَّرَاتُ بِوَرَعِهِ فِي خُدُورِهِنَّ وَ لَيْسَ مِنْ أَوْلِيَائِنَا مَنْ هُوَ فِي قَرْيَةٍ فِيهَا عَشَرَةُ آلاَفِ رَجُلٍ فِيهِمْ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ أَوْرَعُ مِنْهُ.»
«من از پدرم بسيار ميشنيدم كه ميفرمود: از شيعيان ما نيست كسي كه (در تقوا و ورع به اندازه اي شهرت نيافته باشد كه) زنان پرده نشين در پس پرده خويش از ورع او سخن نگويند و از دوستان ما نيست كسي كه در شهري با ده هزار نفر مرد باشد كه در ميان آنها خدا مخلوقي باورع تر از او داشته باشد.»
منبع حدیث:
کتاب شریف الکافی،تالیف آقای محمدبن یعقوب کلینی (ره)، جلد ۲، صفحه ۷۹
عفّت و پاكيِ دوست امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بايد آنقدر شديد باشد كه حتي مخدّرات كه پرده نشين هستند و تماس مستقيمي با مردان نامحرم ندارند، از ورع و پاكدامني اين مؤمن، در پس پرده سخن بگويند. آري؛ اين است صفتِ منتظر فرج امام (عليه السلام).
**منبع: کتاب شریف سلوک منتظران تالیف آقای بنی هاشمی انتشارات منیر
_____________________
معنا و مراتب ورع
«ورع» در اصل به معناى پرهيز يا شدت پرهيز است و در لسان روايات به حد اعلاى تقوا اطلاق مىشود كه با وجود آن نه تنها انسان از گناهان مسلم پرهيز مىكند بلكه از شبهات نيز دورى مىجويد.
در روايات اسلامى نيز در حديث معروف پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله تمام موضوعات به سه بخش تقسيم شده:
«حَلالٌ بَيِّنٌ وَ حَرامٌ بَيِّنٌ وَ شُبَهاتُ بَيْنَ ذلِكَ فَمَنْ تَرَكَ الشُّبَهاتَ نَجا مِنَ الْمُحَرَّماتِ وَ مَنْ أخَذَ بِالشُّبَهَاتِ إرْتَكَبَ الْمُحَرَّماتَ وَ هَلَكَ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُ»
«امورى است درستى آن آشكار است كه بايد از آن پيروى كرد و امورى است كه گمراهى آن آشكار است و بايد از آن اجتناب نمود و امور مشكوك و مشتبه است در ميان اين دو؛ كسى كه شبهات را ترك كند از محرمات آشكار رهايى مىيابد و كسى كه به سراغ شبهات برود (تدريجاً) مرتكب محرمات مىشود و از آنجا كه نمىداند هلاك خواهد شد».
منبع حدیث:
کتاب شریف بحار الانوار،تالیف آقای محمد تقی مجلسی (ره) ، جلد ۲ ، صفحه ۲۲۱
در واقع شبهات حريم محرمات و همانند لبۀ پرتگاه است كه بيم لغزش در آن و سقوط در پرتگاه مىرود.
بعضى از بزرگان «ورع» را به سه قسم تقسيم كردهاند كه يكى از ديگرى برتر است: نخست ورع به معناى پرهيز از گناهان آشكار است كه انسان را از فسق خارج كرده و موجب عدالت و قبول شهادت اوست و آن، ورع تائبين ناميده مىشود. قسم ديگرى از آن، همان حالت پرهيزگارى است كه انسان را از شبهات دور مىسازد كه به آن ورع صالحان مىگويند و قسم ديگرى از آن حالت پرهيزگارى است كه حتى از امور حلالى كه مىترسد روزى او را به حرام بكشاند پرهيز مىكند و نام ورع متقين بر آن گذارده شده است. قسم ديگر، ورع به معناى صرف نظر كردن از آنچه غير خداست براى ترس از ضايع شدن ساعتى از عمر در امرى بيهوده (و آن درجۀ اعلاى ورع است) و به آن ورع صديقين مىگويند
همانگونه كه در حديثى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مىخوانيم:
«لاَ يَبْلُغُ عَبْدٌ أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُتَّقِينَ حَتَّى يَدَعَ مَا لاَ بَأْسَ بِهِ حَذَراً لِمَا بِهِ الْبَأْسُ.»
« كسى از متقين محسوب نمىشود مگر اينكه امورى را كه ذاتاً اشكالى ندارد ترك كند به سبب ترس از افتادن در امورى كه حرام است.»
منبع حدیث:
کتاب شریف بحار الانوار، تالیف آقای محمد تقی مجلسی ، جلد ۷۴،صفحه ۱۶۴ ،حدیث شماره ۹۲
امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) در حکمت ۳۷۱ کتاب شریف نهج البلاغه می فرماید:
«وَ لَا مَعْقِلَ أَحْسَنُ مِنَ الْوَرَعِ.»
«هيچ پناهگاهى بهتر و نگهدارندهتر از ورع (و پرهيز از شبهات) نيست»؛
لغزشهاى انسان در بسيارى از موارد در امور شبههناك است كه انسان را به پرتگاه محرمات مسلم شرع سوق مىدهد. كسى كه داراى ورع و پرهيز از شبهات است در پناهگاه مطمئنى قرار گرفته كه او را از چنين لغزشى بازمىدارد.
در حكمت چهارم کتاب شریف نهج البلاغه نيز شبيه اين جمله گذشت آنجا كه مىفرمايد:
«الْوَرَعُ جُنَّة»
«ورع، سپر محكمى است.»
امام باقر عليه السلام مىفرمايد:
«إِنَّ أَشَدَّ الْعِبَادَةِ الْوَرَعُ»
«دشوارترين عبادت ورع است.»
منبع حدیث:
کتاب شریف الکافی ، تالیف آقای محمدبن یعقوب کلینی (ره)،جلد ۲،صفحه ۷۷
زيرا علاوه بر ترك محرمات و انجام واجبات، انسان را از ارتكاب شبهات بازمىدارد.
در حديث ديگرى آمده است كه يكى از ياران امام صادق عليه السلام خدمتش عرض كرد: من توفيق زيارت شما را چند سال يكبار پيدا مىكنم دستورى بيان فرما كه به آن عمل كنم (و ضامن سعادتم باشد). امام عليه السلام فرمود:
«أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الاِجْتِهَادِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا ينْفَعُ اجْتِهَادٌ لَا وَرَعَ فِيهِ»
«تو را به تقواى الهى و ورع و تلاش و كوشش (در مسير اطاعت پروردگار) سفارش مىكنم و بدان كه تلاش بدون ورع نتيجهبخش نخواهد بود».
منبع حدیث:
کتاب شریف الکافی ، تالیف آقای محمدبن یعقوب کلینی (ره)،جلد ۲،صفحه ۷۶
***منبع :کتاب شریف پیام امیرالمومنین علیه السلام شرحی جامع و نوین بر نهج البلاغه تالیف آقای مکارم شیرازی
_____________________
رسول الله(صلّى اللّه عليه و آله):
«أَيُّهَا النَّاسُ حَلاَلِي حَلاَلٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامِي حَرَامٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَلاَ وَ قَدْ بَيَّنَهُمَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي اَلْكِتَابِ وَ بَيَّنْتُهُمَا فِي سِيرَتِي وَ سُنَّتِي وَ بَيْنَهُمَا شُبُهَاتٌ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ بِدَعٌ بَعْدِي مَنْ تَرَكَهَا صَلَحَ أَمْرُ دِينِهِ وَ صَلَحَتْ لَهُ مُرُوءَتُهُ وَ عِرْضُهُ وَ مَنْ تَلَبَّسَ بِهَا وَ وَقَعَ فِيهَا وَ اتَّبَعَهَا كَانَ كَمَنْ رَعَى غَنَمَهُ قُرْبَ الْحِمَى وَ مَنْ رَعَى مَاشِيَتَهُ قُرْبَ الْحِمَى نَازَعَتْهُ نَفْسُهُ إِلَى أَنْ يَرْعَاهَا فِي الْحِمَى أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ مَلِكٍ حِمًى أَلاَ وَ إِنَّ حِمَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَحَارِمُهُ فَتَوَقَّوْا حِمَى اللَّهِ وَ مَحَارِمَهُ الْخَبَرَ.»
«ای مردم حلال من حلال است تا روز قيامت،و حرام من حرام است تا روز قيامت آگاه باشید كه خدا عز و جل هر دو را در قرآن خود بيان كرده و من هم در روش و سنتم بيان كردم و ميان اين دو، موارد شبهه ناكي است از ناحيه شيطان و بدعتهايي كه پس از من خواهد بود،هر كه آنها را وانهد امر دينش خوبست و هم مردانگى و آبرويش بجا است و هر كه به آنها آلوده شود و در آنها داخل شود و از آنها پيروى كند چون كسى باشد كه گوسفندش را نزديك قرقگاه چراند و هر كه چنين كند نفسش او را به جايي مي رساند كه گوسفندها در قرقگاه بچراند. آگاه باشيدكه هر پادشاهى را قرقگاهى باشد . قرقگاه خدا عز و جل محرمات او است خود را از قرقگاه خدا و محرماتش بركنار داريد.»
کتاب شریف بحار الانوار ،تالیف آقای محمدباقر مجلسی (ره)، جلد ۲ ، صفحه۲۶۱
در عصر جاهلیت یا در عصر خلفاء برای یک سری از افراد منطقه ای را قرق می کردند و می گفتند آنجا شکارگاه سلطان است و کسی نباید در آنجا وارد شود. گاه بعضی از چوپانان، گوسفندان خود را نزدیک آن منطقه می بردند و گاه بعضی از حیوانات وارد قرقگاه می شدند.
محرمات همان منطقه ی ممنوعه قرقگاه است. در مقابل، منطقه ای آزاد است که موارد حلال است. منطقه ای هم در این میان است که همان مشتبهات است.
خداوند قرقگاه دارد که همان محرمات است و بشر نباید وارد آنها شود و حتی نباید نزدیک آن هم شد یعنی نباید مشتبهات را هم مرتکب شد زیرا این ارتکاب موجب می شود که فرد به ارتکاب حرام جرات پیدا کند.
منبع توضیح: مرجع تقلید آقای سبحانی
_____________________
لزوم احتیاط و ورع ورزی در عصر غیبت و فتنه های آخرالزمان
معصوم علیهالسلام اهل خطا و خطیئه نیست، ولی غیر معصوم هرچند از علمای بزرگ و جلیلالقدر باشد، خالی از خطا نیست؛ لذا نباید مشکوکات اقوال و آرای آنها را بهواسطه عظمت شأن و بزرگی مقامشان پذیرفت،بلکه تنها در واضحات و مسلمات باید مطابق نظرشان بود، و در مشکوکات باید گفت: نَعْتَقِدُ بِمَا اعْتَقَدَ بِهِ جَعْفَرُ بن مُحَمد وَ الْمَهْدِی علیهمالسلام (به آنچه حضرت جعفربنمحمد و حضرت مهدی علیهمالسلام بدان اعتقاد دارند، معتقدیم)
زراره در یک روز در یک مجلس هشت حکم و مسئله درباره وضو از محضر امام علیهالسلام یاد گرفت. اما در زمان غیبت و حیلولت میان مردم و معصوم علیهالسلام، برخی از بزرگان که درس خارج میگفتند گاهی شانزده روز تحصیلی مباحثه میکردند و آخرش از احتیاط در یک حکم خارج نمیشدند؛ زیرا نمیشود بدون ظفر به دلیل شرعی از مسئله خارج شد و بدون دلیل فتوا صادر نمود.
آری، با حیلولت و فاصلهانداختن میان مردم و امام علیهالسلام نگذاشتند حتی مسئله یاد بگیریم، تا چه رسد به عمل به مسائل. چقدر خیانت است!
چقدر باید خائف و متوسل باشیم. در معلومات و یقینیات باید خائف و متوسل باشیم، تا چه رسد به مجهولات و مشتبهات.
از حضرت رسول صلّیاللّهعلیهوآلهوسلم درباره آخرالزمان و فتنههای آن نقل شده که فرمودهاند: «تشخیص تکلیف در آن زمان مشکل است»؛ پس چه باید کرد؟
اگر به دست آوردن تکلیف مشکل باشد، احتیاط کردن که مشکل نیست. باید توقف کرد و احتیاط نمود.
منبع: تالیفی از فرمایشات گوناگون آقای بهجت(ره)
_____________________
یک مسلمان شیعه در عصر غیبت دو راه دارد:
الف. تقلید؛ یعنی طبق فتاوا و نظریات مجتهدی که واجد شرایط است عمل کند.
ب. احتیاط؛ یعنی بر اساس نظریه تمامی و یا گروهی از مجتهدین وظیفه خود را انجام دهد. به این معنی که اگر مجتهدی کاری را جایز و دیگری حرام میداند، آن کار را ترک کند؛ و اگر مجتهدی کاری را واجب و دیگری مباح میداند، آن را بهجا آورد.
والعاقبه للمتقین
التماس دعا
یا مهدی
موضوعات مرتبط: ورع و تقوا
برچسبها: محمد تقی بهجت , محمد باقر حیدری کاشانی , ناصر مکارم شیرازی



