اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
رابطۀ ايمان و تقوا با روشنبينى
در آيۀ شریفه ۲۹ سورۀ مبارکه انفال خداوند متعال مىفرمايد:
««يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرقَانًا
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر تقواى الهى پيشه كنيد و از گناهان بپرهيزيد خداوند وسيلهاى براى شناخت حق از باطل براى شما قرار مىدهد».
و در آيۀ شریفه۲۸۲ سورۀ مبارکه بقره مىفرمايد:
«وَاتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ؛ تقواى الهى پيشه كنيد و خداوند شما را علم و دانش مىآموزد».
در آيه شریفه ۲۸ سورۀ مبارکه حديد می فرماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
ای کسانی که ایمان آوردهاید! تقوای الهی پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و برای شما نوری قرار دهد که با آن (در میان مردم و در مسیر زندگی خود) راه بروید و گناهان شما را ببخشد؛ و خداوند غفور و رحیم است.»
صدق الله العلی العظیم
بزرگترين مانع شناخت و مهمترين حجاب بر قلب آدمى هوىو هوسهاى سركش و آمال و آرزوهاى دور و دراز و اسارت در چنگال مادّه و زرق و برق دنياست كه به انسان اجازه نمىدهد قضاوت صحيح كند و چهرۀ حقايق را چنان كه هست ببيند. هنگامى كه در پرتو ايمان و تقوا اين گرد و غبارها فرو نشست و اين ابرهاى تيره و تار از آسمان روح كنار رفت، آفتاب حقيقت بر صفحۀ قلب مىتابد و حقايق را چنان كه هست درمىيابد و لذّتى وصفناشدنى از اين درك صحيح و عميق نصيب مؤمن مىشود و راه خود را بهسوى اهداف مقدّسى كه دارد مىگشايد و پيش مىرود.
امام على عليه السلام فرمود:
«لا دينَ مَعَ هَوىٰ، لا عَقلَ مَع هَوىٰ، مَنِ اتَّبَعَ هَويٰهُ اعماهُ وَأصَمَّهُ وَاَذَلَّهُ وَاَضلَّهُ؛
دين با هواى نفس جمع نمىشود چنانكه عقل با هوس يكجا جمع نخواهد شد. هر كه از هواى نفسش پيروى كند او را كور و كر مىكند و ذليل و گمراه مىسازد».
در راهى كه انسان بهسوى پيروزىها مىرود هميشه پرتگاهها و بيراهههايى وجود دارد كه اگر آنها را بهخوبى نبيند و نشناسد و پرهيز نكند چنان سقوط مىكند كه اثرى از او باقى نمىمانَد. در اين راه مهمترين مسأله شناخت حق و باطل، شناخت نيك و بد، شناخت دوست و دشمن، شناخت مفيد و زيانبخش و شناخت عوامل سعادت يا بدبختى است. اگر بهراستى انسان اين حقايق را بشناسد رسيدن به مقصد براى او آسان است.مشكل اين است كه در بسيارى از اينگونه موارد انسان گرفتار اشتباه مىشود، باطل را به جاى حق مىپندارد و دشمن را به جاى دوست برمىگزيند و بيراهه را به جاى شاهراه، در حالى كه ديد و درك نيرومندى لازم است و نورانيّت و روشنبينى فوقالعاده.و پرهيز از گناه و هوىو هوسهاى سركش به انسان چنين ديد و دركى مىدهد.
توضيح اينكه: اوّلاً نيروى عقل انسان بهقدر كافى براى درك حقايق آماده است، ولى پردههايى از حرص و طمع و شهوت و خودبينى و حسد و عشقهاى افراطى به مال و زن و فرزند و جاه و مقام همچون دود سياهى در مقابل ديدۀ عقل آشكار مىشود، يا مانند غبار غليظى فضاى اطراف را مىپوشانَد و پيداست كه در چنين محيط تاريكى چهرۀ حق و باطل از ميان برود.
ثانياً مىدانيم كه هر كمالى در هرجا وجود دارد پرتوى از كمال امام معصوم علیه السلام است و هرقدر انسان به خداوند متعال نزديكتر شود پرتو نيرومندترى از آن كمال امام معصوم علیه السلام در وجود او انعكاس خواهد يافت. ازاينرو همۀ علوم از علم او سرچشمه مىگيرد و هرگاه انسان در پرتو تقوا و پرهيز از گناه و هوىو هوس به او نزديكتر شود، سهم بيشترى از آن علم و دانش امام معصوم علیه السلام خواهد برد. به تعبير ديگر، قلب آدمى همچون آيينه است و امام معصوم علیه السلام همچون آفتاب عالمتاب. اگر اين آيينه را زنگار هوىو هوس تيرهو تار كند نورى در آن منعكس نخواهد شد، امّا هنگامى كه در پرتو تقوا و پرهيزگارى صيقل داده شود و زنگارها از ميان برود، نور خيرهكنندۀ آن آفتاب پرفروغ در آن منعكس مىشود و همهجا را روشن مىسازد.
در حديث معروفى آمده است:
«المُؤمِنُ يَنظُرُ بِنُورِاللّهِ؛ انسان باايمان با نور خدا مىبيند».
امام على عليه السلام فرمود:
«اَكثَرُ مُصارِعِ العُقولِ تَحتَ بِرُوقِ المَطامِعِ؛
زمين خوردن عقلها غالباً به سب برق طمع است كه چشم عقل را از كار مىاندازد و پرتگاهها و لغزشگاهها را نمىبيند».
ثالثاً ، درجوامعى كه بر محور هوىو هوس مىگردد و دستگاههاى تبليغاتى آنها در مسير دامن زدن به همين هوىو هوسها گام برمىدارد، روزنامهها مروّج فساد و راديوها بلندگوى آلودگى و انحرافات مىشوند و تلويزيونها در خدمت هوىو هوساند، تشخيص حق از باطل و خوب از بد براى بيشتر مردم بسيار دشوار است. بنابراين بىتقوايى سرچشمۀ فقدان تشخيص و يا سوءِ تشخيص است. فىالمثل در خانوادهاى كه تقوا نيست و كودكان در محيط آلوده پرورش مىيابند، از همان طفوليّت به فساد و بىبندو بارى خو مىگيرند، در آينده كه بزرگ مىشوند تشخيص نيكىها از بدىها برايشان دشوار است. اصولاً به كار افتادن نيروها و انرژىها و هدر رفتن اين سرمايهها در راه گناه موجب مىشود كه مردم از نظر درك و اطّلاع، در سطحى پايين قرار گيرند و افكار منحطّى داشته باشند، هرچند در صنايع و زندگى مادّى پيشروى كنند.
تقوا منحصر به تقواى عملى نيست، بلكه تقواى فكرى رانیز شامل مىشود.تقواى فكرى در برابر بىبندو بارى فكرى به اين معناست كه ما در مطالعات خود به دنبال مدارك صحيح و مطالب اصيل برويم و بدون تحقيق كافى و دقّت لازم در هيچ مسألهاى اظهار عقيده نكنيم. كسانى كه تقواى فكرى را به كار مىبندند بىشك بسيار آسانتر از بىبندو بارها به نتايج صحيح مىرسند، ولى آنان كه در انتخاب مدارك و طرز استدلال بىبندو بارند اشتباهاتشان فوقالعاده فراوان است.
منبع: کتاب شریف انوار هدایت، تالیف آقای مکارم شیرازی، انتشارات امام علی علیه السلام
___________________
مومن کامل مقام خلافت پیدا می کند چون خلافت از امام می کند و همه تصرفاتش نیابتی است. اگر قوای انسان فانی در امام علیه السلام شد، تمام تصرفاتی که می کند، نیابتی است. اگر فهم و عقلش فانی در امام شد هرچه می فهمد و می بیند به نیابت امام است و فهم مستقلی برای خودش قائل نیست. همه حالات قلبی او فرع بر امامش است. سلمان اینطور است که در شان او گفتند: «جعل هواه هوا علیا» یعنی میل او هم تابع میل امام است و پرتو میل امام در قلبش واقع می شود. فهمش از عالم هم همینطور است و اصلاً نمی خواهد مستقل از امام بفهمد؛ چون می خواهد فهم خودش را از امام علیه السلام بگیرد.
منبع: آقای سید محمد مهدی میرباقری
والعاقبه للمتقین
التماس دعا
یا مهدی
موضوعات مرتبط: سیر و سلوک
برچسبها: ناصر مکارم شیرازی , محمد مهدی میرباقری