اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
آیه شریفه ۲۱ سوره مبارکه روم
«وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایی است برای گروهی که تفکّر میکنند!»
صدق الله العلی العظیم
_____________________
خداوند متعال،انسان را كه آفريد،تداوم نسل او را در خود او قرار داد.از اينرو، موجوديت انسان را در دو جنس زن و مرد قرار داد و فيزيك بدن هر يك را به گونهاى آفريد كه با اين هدف،سازگار باشد.
غريزۀ جنسى را نيز قرار داد تا زن و مرد به سوى هم،كششى داشته باشند تا نسل انسان،تداوم يابد و الا چه بسا انسانها به خاطر راحتطلبى و مسئوليتگريزى،از تشكيل خانواده،خوددارى مىكردند. از سوى ديگر،در هر يك از دو جنس زن و مرد،تفاوتهاى روانشناختى وجود دارد و ويژگىهاى روحى و عاطفى هر يك به گونهاى آفريده شده،كه با ديگرى ارضا مىشود.
همۀ اين مسائل تكوينى،موجب مىشود كه انسان به همسر،نياز داشته باشد و اگر اين نياز،برآورده نشود،انسان،آرامش نمىيابد.زمانى مىتوان به آرامش رسيد و از زندگى،لذّت برد كه اين بخش از نياز انسان نيز برآورده شده باشد ! برآورده شدن اين نياز،موجب آرامش مىشود و بدين جهت است كه ازدواج،مايۀ آرامش دانسته شده است.
و در جاى ديگر مىفرمايد:
«هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وٰاحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْهٰا زَوْجَهٰا لِيَسْكُنَ إِلَيْهٰا.
او كسى است كه شما را از يك ماهيت آفريد و همسرش را از آن قرار داد،تا بدان وسيله،آرامش يابد.»
امام سجاد عليه السلام مىفرمايد:«خداوند،همسر را مايۀ آرامش و انس قرار داده تا انسان،در كنار او آسايش يابد.»
امام صادق عليه السلام مىفرمايد:«اگر كسى از همسر موافق و همراه،محروم باشد،ناآرام و حيران بوده،زندگى او ناتمام خواهد بود. »
البته همسر خوب،ويژگىهايى دارد كه در برخى روايات،از آن به عنوان«همسر موافق» ،«همسر صالح» و«همسرى كه پشتيبان انسان باشد» ياد شده است. آسايش و راحتى زندگى،فقط به داشتن همسرى زيبا و صاحب جاه و مال نيست.
چه بسا همسرانى كه از عنصر مال و جاه و جمال برخوردارند،اما كسى را خوشبخت نكردهاند.انسان خوشبخت،كسى است كه همسرى شايسته،همراه،ياور و پشتيبان داشته باشد.خوشبختى در زندگى،از آنِ همسرانى است كه ميان آنان«مودّت»و «رحمت»وجود داشته باشد و اين مهم،به وسيلۀ مال و جاه و جمال به دست نمىآيد.
از اينرو،دين اسلام،توصيه كرده كه همسر خود را به خاطر مال و جاه و جمال،انتخاب نكنيد كه اگر چنين شد،خداوند،شما را به همان عوامل،واگذار مىكند؛اما اگر به خاطر دين و ايمان،با كسى ازدواج كرديد،خداوند،اين عوامل را نيز به شما مىدهد. آنچه زندگى را شيرين و لذّتبخش مىكند،مال و جمال نيست؛مودّت و رحمت است و اين دو،در دست خداوند است و اوست كه ميان دلها انس و الفت برقرار مىكند و آن گاه كه چنين مىشود،آن همسر،از هر چيزى براى انسان،دوست داشتنىتر خواهد بود و اين،يعنى داشتن يك زندگى شيرين،لذّتبخش و همراه با آرامش و آسايش.
منبع: کتاب شریف رضایت از زندگی ، آقای عباس پسندیده، انتشارات موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث
والعاقبه للمتقین
التماس دعا
یا مهدی
موضوعات مرتبط: ازدواج
برچسبها: عباس پسندیده
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مىفرمايند:
«افْضَلُ نِسٰاءِ امَّتى اصْبَحَهُنَّ وَجْهاً وَاَقَلَّهُنَّ مَهْراً
بهترين زنان امت من آنانند كه خوش صورت بوده و مهرشان كم باشد.»
————————————————-
در حديثى از امام صادق(ع)،ده چيز به عنوان عوامل نشاط نام برده شدهاند.در اين حديث،از تعبير «نشرة» استفاده شده است. نشرة از ريشۀ«نشر»گرفته شده و به معناى انبساط و باز شدن،و ضدّ انقباض و گرفتگى است.در فرهنگ عرب،وقتى روح برخى افراد،دچار گرفتگى و انقباض مىشد،دليل آن را جنزدگى مىدانستند و براى برطرف شدن آن،سراغ تعویذ و طلسم (رُقْيه) و برخى كارهاى ديگر از اين دست مىرفتند.اين در حالى است كه ممكن است دليل گرفتگى و انقباض روحى،چيزى غير از اين باشد.بخشى از اين گرفتگى،به خاطر فقدان نشاط در ابعاد مختلف انسان است.معصومان(عليهم السلام) با درك اين واقعيت،بيان نمودهاند كه عامل گشودگى و بسط نفس،رُقْيه،تعويذ و چيزهايى از اين دست نيست؛بلكه بايد نشاط فرد تأمين گردد تا انبساط و انتشار روحى و روانى اتفاق افتد.
امام صادق(ع) در اين حديث مىفرمايد:
«النُشرَةُ فى عَشَرَةِ أشياءَ:المَشى،وَالرُّكوبِ،وَالاِرتِماسِ فِى الماءِ،وَالنَّظَرِإلَى الخُضرَةِ،وَالأَكلِ وَالشُّربِ،وَالنَّظَرِإلَى المَرأَةِ الحَسناءِ ، وَالجِماعِ،وَالسِّواك،ومُحادَثَةِ الرِّجالِ.
نشاط در ده چيز است:
پيادهروى،سواركارى،فرورفتن در آب، نگاه كردن به سبزه، خوردن،آشاميدن،نگاه كردن به زن زيباروى،آميزش،مسواك زدن و گفتگو با مردان.»
عبارت « و النظر إلى الخضرة،و النظر إلى المرأة الحسناء» ،ناظر به بُعد بينايى و لذّت آن است.ديدن،بُعد ديگرى از انسان است كه لذّت خاص خود را دارد و مىتواند بر نشاط و شادابى اثر بگذارد.اين جا صحبت از زيبايى به ميان مىآيد كه بخشهايى دارد.امور زيبايى كه چشمنوازاند،موجب لذّت بينايى مىشوند و از اين طريق،به نشاط انسان كمك مىكنند.
مناظر زيباى طبيعت،يكى از اين موارد است.البته حضور در مناطق خوش آب و هوا،گذشته از بُعد بينايى،از راه تنفّس هواى پاك و فرحبخش و تماس بدن با آن نيز موجب نشاط مىگردد.مناطق بد آب و هوا،سبب كسالت و خمودگى مىشوند.بنا بر اين،با رفتن به مناطق يا مكانهاى سرسبز و خرّم،مىتوان لذّت اين بُعد را تأمين،و به نشاط دست يافت.
از امور لذّتبخش براى بينايى،ديدن همسر زيباست.در روايات،يكى از ويژگىهاى همسر شايسته،اين دانسته شده كه نگاه به چهرۀ او سُرورآور باشد.پيامبر خدا(ص) مىفرمايد:
«إِنَّ مِنَ الْقِسْمِ الْمُصْلِحِ لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ يكونَ لَهُ الْمَرْأَةُ إِذَا نَظَرَ إِلَيهَا سَرَّتْهُ....
از عوامل سازنده براى مرد مسلمان،اين است كه همسرى داشته باشد كه وقتى به او نگاه مىكند،وى را خوشحال كند....»
پيامبر خدا(ص) در بيانى ديگر،به نگاه محبّتآميز همسران به يكديگر اشاره مىكند و مىفرمايد:
«إذا نَظَرَ العَبدُ إلى وَجهِ زَوجِهِ ونَظَرَت إليهِ،نَظَرَ الله إليهِمَا نَظََرَ رَحمةٍ،فإذا أَخذَ بِكَفِّهَا وأَخَذَت بِكَفِّهِ،تَسَاقَطَت ذُنُوبُهُما مِن خِلالِ أَصَابِعِهِمَا.
هنگامى كه بنده به صورت زنش و زنش به صورت او نگاه كند،خداوند به هر دوى آنها نظر رحمت مىافكند و هنگامى كه دستان همديگر را بگيرند،گناهانشان از لابه لاى انگشتانشان فرو مىريزد.»
البته ديدن همسر،مىتواند بُعد جنسى نيز داشته باشد كه در اين صورت،ديدن همسر زيبا،داراى لذّت دو بُعدى«بينايى-جنسى»است.
بنا بر اين،يكى از ويژگىهايى كه بايد همسر داشته باشد،آراستگى و خوشرويى است.آراستگى و خوشرويى،در حقيقت،به معناى توليد سيما و تصوير زيبا براى بيننده است.
آنچه در اين جا بايد به آن اشاره كرد اين است كه شايد بتوان با الغاى خصوصيت (و تسرّى دادن اين اصل از روابط همسران به كلّ روابط اجتماعى)،اين را به يك قاعده تبديل كرد و تعميم داد.بر اين اساس،زيبايى و آراستگى،منحصر در زن و مسائل خانواده نيست و به ديگران نيز تعميم داده مىشود.همچنين منحصر در افراد نيست و به محيط نيز مىتواند سرايت كند.آنچه مهم است اين كه بايد زيبايى را جدّى گرفت تا بُعد زيبايىشناختى انسان ارضا شود و از اين طريق،انسان به نشاط و شادابى برسد.برخى از علل بىنشاطى را بايد در نازيبا بودن جستجو نمود.
منبع:کتاب شریف الگوی اسلامی شادکامی ، تالیف آقای عباس پسندیده، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث
والعاقبه للمتقین
التماس دعا
یا مهدی
موضوعات مرتبط: ازدواج
برچسبها: عباس پسندیده
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
يكى از دلايل اصلى ازدواج نكردن افراد،نگرانى از تأمين مخارج زندگى است.هرچه سطح زندگىها بالاتر مىرود،اين نگرانى،بيشتر مىشود و ميزان ازدواج،كاهش مىيابد.تنيدگى حاصل از ازدواج نكردن،از يك سو،و نگرانى و اضطراب از فقر از سوى ديگر،شرايط سخت و شكنندهاى را به وجود مىآورند و در نتيجه،بهداشت روانى فرد را به شدت،تهديد مىكنند.
خداوند متعال به طور مشخص،به مسئلۀ ازدواج پرداخته و تصريح كرده است كه اگر همسران تازه ازدواج كرده،فقير باشند،از فضل خودش آنان را بىنياز خواهد كرد:
«وَ أَنْكِحُوا الْأَيٰامىٰ مِنْكُمْ وَ الصّٰالِحِينَ مِنْ عِبٰادِكُمْ وَ إِمٰائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرٰاءَ يُغْنِهِمُ اللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللّٰهُ وٰاسِعٌ عَلِيمٌ.
دختران و پسرانِ بىهمسر و غلامان و كنيزان شايستهتان را به ازدواج درآوريد.اگر فقير باشند،خداوند آنان را از فضل خود،بىنياز مىسازد و خداوند،گشايشگر و داناست.»
پيامبر خدا(ص) با استناد به همين آيه،خطاب به كسانى كه به دليل ترس از فقر،ازدواج نمىكردند،مىفرمايد:
«مَنْ تَرَكَ التَّزْوِيجَ مَخَافَةَ الْعَيْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللهِ(عزوجل)،إِنَّ اللهَ(عزوجل) يَقُولُ:إِن يكونُوا فُقَرآءَ يغنِهُم الله مِن فَضلِهِ.
هر كس ازدواج را به دليل ترس از تأمين خانواده،ترك كند،به تحقيق به خداوند(عزوجل) گمان بد برده است.خداوند(عزوجل) مىفرمايد:اگر فقير باشند،خداوند آنان را از فضل خود بىنياز مىسازد.»
بنا بر اين،چنين مشكلى را نبايد يك مشكل حقيقى و اقتصادى دانست؛بلكه يك توهّم و مشكل اعتقادى است.حلّ مشكل ازدواج در گرو داشتن مال فراوان نيست؛بلكه بايد شناخت را تصحيح و انديشهها را اصلاح كرد.بر اساس انديشۀ توحيدى،خداوند،روزىرسان است و روزىِ انسانها را تضمين كرده است.خداوند در بارۀ ازدواج وعده داده است كه همسران جوان را بىنياز مىسازد.اعتماد به خداوند متعال مىتواند اين نگرانى را بر طرف سازد و زمينه را براى ازدواج فراهم آورد.ترك ازدواج به دليل نگرانى از فقر،در حقيقت،بىاعتمادى به خداوند متعال است.امام صادق(ع) مىفرمايد:
«مَنْ تَرَكَ التَّزْوِيجَ مَخَافَةَ الْعَيْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ بِاللهِ الظَّنَّ.
هر كس به دليل ترس از تأمين خانواده،ازدواج را ترك كند،به تحقيق،به خداوند گمان بد برده است.»
مشكل اصلى،اعتماد نداشتن به خداوند است و اين،يك مشكل اقتصادى نيست؛بلكه مشكلى شناختى و اعتقادى است.اگر شناختها اصلاح شود و انسان،به خداوند اعتماد داشته باشد،نگران مخارج زندگى نخواهد بود و با رفع اين نگرانى و اضطراب،انسان از يك سو به احساس آرامش بيشترى دست مىيابد و از سوى ديگر،با ازدواج،آن را تكميل مىكند و از صفاى زندگى لذّت مىبرد.ترس از فقر،حيلۀ شيطان است.قرآن كريم مىفرمايد:
«الشَّيْطٰانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشٰاءِ وَ اللّٰهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللّٰهُ وٰاسِعٌ عَلِيمٌ.
شيطان،به شما وعدۀ فقر مىدهد...و خداوند به شما وعدۀ آمرزش و فزونى مىدهد.»
پيامبر خدا(ص) نيز به كسانى كه بر اساس اعتماد به خداوند ازدواج مىكنند،وعده داده است كه خداوند،آنها را يارى مىكند. بر خلاف آنچه تصوّر مىشود كه ازدواج،وضع مالى را سختتر مىكند،بر عكس،باعث توسعۀ مادى زندگى نيز مىشود.اين يك قانون الهى است كه بايد به آن اعتماد داشت.ما بر اين باوريم كه نخست بايد همۀ مخارج زندگى در آينده را هماكنون در اختيار داشته باشيم تا اقدام كنيم (تأمين-اقدام)؛ولى قانون روزى،اين است كه بايد اقدام نمود تا روزى آن تأمين گردد (توأمانىِ اقدام و تأمين).پيامبر خدا(ص) مىفرمايد:
«اتَّخِذُوا الأَهلَ فَإِنَّهُ أرزَقُ لَكم.
همسر بگيريد كه اين كار،روزىِ شما را افزايش مىدهد.»
اشتباه شناختى انسان در اين است كه مىپندارد روزىِ تمام عمر او بايد در حال حاضر وجود داشته باشد تا احساس آرامش كند وگرنه،نگران آينده خواهد بود.تصوّر مىكند كه تأمين بودن روزى يعنى حاضر بودن تمام روزى در زمان حال! اين در حالى است كه تأمين بودن روزى انسان به معناى حاضر بودن آن در لحظۀ حال نيست.از قوانين زندگى اين است كه روزى،«به مرور زمان»فرا مىرسد.اين قانون را پيامبر خدا(ص) اين گونه بيان مىفرمايد:
«يَا عَلِيُّ! لَا تَهْتَمَّ لِرِزْقِ غَدٍ،فَإِنَّ كُلَّ غَدٍ يَأْتِي رِزْقِهِ.
اى على! اندوه روزىِ فردا را نخور كه هر فردايى،روزىِ آن فرا مىرسد.»
بر همين اساس،امام على(ع) تأكيد مىفرمايد كه هركس اندوه روزىِ فردا را داشته باشد،هيچگاه رستگار نخواهد شد. راه نجات از اين بحران،باور داشتن به قانون ياد شده است.كسى كه مىداند روزىِ فردا،فرا مىرسد،از نبود آن در امروز،نگران نمىگردد و آسوده،زندگى خواهد كرد.از اين رو،حضرتعيسى(ع) می فرماید:
«اندوه روزىِ فردا را نخوريد؛زيرا اگر فردا جزو عمر شما باشد،روزىِ شما همراه با عمر شما فرا خواهد رسيد،و اگر فردا جزو عمر شما نباشد،پس اندوه فرداى ديگران را مخوريد. »
با اين روحيه،نگرانىها بر تمام عمر توزيع مىشود و از فشار آن كاسته مىگردد.مهمتر اينكه اين مطلب،بر يك واقعيت،مبتنى است و آن،قانون«تضمين روزى»براى انسان تلاشگر است.گذشته از نقش خداوند در روزىرسانى،نقش انسان نيز در طول نقش خداوند قرار دارد و اين نقش،به تلاش و كوشش او براى كسب روزى بستگى دارد.اگر انسان براى كسب روزى تلاش نمايد،خداوند،آن را تضمين مىكند.البته روزى،غير از ثروتاندوزى و انباشت مالى است كه با حرص و زيادهخواهى همراه است.آنچه خداوند متعال تضمين كرده،روزى است؛نه زيادهخواهى انسان در انباشت ثروت.نبايد تصوّر كرد كه تضمين روزى به معناى تضمين زيادهخواهى انسان است.بنا بر اين،روزىِ مقدّر انسان،براى كسى كه تلاش كند،تضمين شده است.چون چنين قانونى وجود دارد،انسان تلاشگر،نگران آينده نخواهد بود و با توكّل بر خدا به تلاش خود ادامه مىدهد.امام على(ع) نيز بر همين اساس مىفرمايد:
«...فَلَا تَحْمِلْ هَمَّ سَنَتِكَ عَلَى هَمِّ يَوْمِكَ،وَ كَفَاكَ كُلَّ يَوْمٍ مَا هُوَ فِيهِ،فَإِنْ تَكُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِكَ فَإِنَّ اللهَ(عزوجل) سَيَأْتِيكَ فِي كُلِّ غَدٍ بِجَدِيدِ مَا قَسَمَ لَكَ،وَ إِنْ لَمْ تَكُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِكَ فَمَا تَصْنَعُ بِغَمِّ وَ هَمِّ مَا لَيْسَ لَكَ.
...اندوه سالت را بر اندوه امروزت بار نكن و براى هر روز،آنچه در آن است،تو را كفايت مىكند.پس اگر آن سال،از عمر تو باشد،خداوند(عزوجل) در هر فردايى آنچه را براى تو تقسيم كرده مىفرستد و اگر آن سال،از عمر تو نباشد،تو را چه كار با اندوه و غصّۀ آنچه مال تو نيست!»
امام على(ع)،نگرانى براى روزى را نفى نكرده،بلكه مىفرمايد:«هر روز،اندوه همان روز».اينكه انسان در هر روز،به فكر روزىِ همان روز باشد،ناپسند و مشكلساز نيست؛مشكل از جايى آغاز مىشود كه اندوه همۀ آينده را بر امروز خود بار كنيم.پس اگر هر روز در انديشۀ همان روز باشيم،نه از كار امروز باز مىمانيم و نه دچار تنيدگى و ترك ازدواج مىشويم.
اين،يك واقعيت تجربه شده است كه ازدواج،زندگى را توسعه مىدهد.شخصى نزد پيامبر خدا(ص) رسيد و از فقر به ايشان شكايت كرد.پيامبر(ص) به او فرمود:«ازدواج كن»و او ازدواج كرد و زندگىاش توسعه يافت. در نمونۀ ديگرى،امام صادق(ع) نقل مىكند كه:روزى،يكى از جوانان انصار نزد پيامبر خدا(ص) رسيد و از فقر خود به ايشان شكايت كرد.پيامبر(ص) به او فرمود:«ازدواج كن».جوان با خود گفت:خجالت مىكشم پيش از ازدواج،نزد پيامبر خدا(ص) برگردم.در اين هنگام،مردى از انصار به او رسيد و گفت:من دخترى دارم...و بدينسان،دخترش را به ازدواج آن جوان درآورد و پس از اين واقعه،خداوند،زندگى او را گسترش داد.جوان خدمت پيامبر خدا(ص) رسيد و ماجرا را بازگو كرد.پيامبر(ص) نيز خطاب به جوانان فرمود:«اى جوانان،ازدواج كنيد».
اين جوان به سخن پيامبر خدا(ص) اعتماد كرد و در حالى كه فقير بود،نه تنها از ازدواج نترسيد،بلكه ازدواج كرد و همين،سبب توسعۀ زندگىاش شد.
اسحاق بن عمّار مىگويد:به امام صادق(ع) گفتم:آيا اين حديث واقعيت دارد كه جوانى از فقر،سه بار،خدمت پيامبر خدا(ص) رسيد و هر سه بار،حضرت او را به ازدواج فراخواند؟! امام(ع) فرمود:«آرى،اين حقيقت دارد».آنگاه فرمود:
«الرِّزْقُ مَعَ النِّسَاءِ وَ الْعِيَالِ.
روزى،همراه با زن و فرزند است.»
سخت گیری خانواده ها
از سوى ديگر،خانوادهها نيز در شوهر دادن دختران خود،به مال و ثروت،بيش از اندازه اهميت مىدهند و بدين سان،مانع تشكيل خانواده مىشوند.اسلام اين پديده را نيز نكوهيده است.امام صادق(ع) در اين باره مىفرمايد:
«مَا مِنْ مَرْزِئَةٍ أَشَدَّ عَلَى عَبْدٍ مِن أَنْ يَأْتِيَهُ ابْنُ أَخِيهِ فَيَقُولَ:زَوِّجْنِي فَيَقُولَ:لَا أَفْعَلُ أَنَا أَغْنَى مِنْكَ.
بر بنده،مصيبتى سختتر از اين نيست كه فرزند برادر مسلمانش نزدش بيايد و بگويد دخترت را به ازدواج من درآور و او بگويد انجام نمىدهم؛[زيرا] من از تو ثروتمندترم.»
ابراهيم تيمى مىگويد:
كُنْتُ فِي الطَّوَافِ إِذْ أَخَذَ أَبُو عَبْدِ اللهِ(ع) بِعَضُدِي فَسَلَّمَ عَلَيَّ ثُمَّ قَالَ:...«يَا إِبْرَاهِيمُ،مَا أَفَادَ مُؤْمِنٌ مِنْ فَائِدَةٍ أَضَرَّ عَلَيْهِ مِنْ مَالٍ يُفِيدُهُ الْمَالُ أَضَرُّ عَلَيْهِ مِنْ ذِئْبَيْنِ ضَارِيَيْنِ فِي غَنَمٍ قَدْ هَلَكَت رُعَاتُهَا،وَاحِدٌ فِي أَوَّلِهَا وَ وَاحِدٌ فِي آخِرِهَا.»
ثُمَّ قَالَ:فَمَا ظَنُّكَ بِهِمَا؟قُلْتُ:يُفْسِدَانِ أَصْلَحَكَ اللهُ،قَالَ:صَدَقْتَ،إِنَّ أَيْسَرَ مَا يَدْخُلُ عَلَيْهِ أَنْ يَأْتِيَهُ أَخُوهُ الْمُسْلِمُ فَيَقُولَ:زَوِّجْنِي،فَيَقُولَ:لَيْسَ لَكَ مَالٌ.
در طواف بودم كه ابوعبد الله(ع) بازويم را گرفت و بر من سلام كرد و فرمود:«...اى ابراهيم! مؤمن هيچ بهرهاى زيانبارتر از بهرۀ مال نبرده است؛ضرر مال بر مؤمن،از دو گرگ درنده كه يكى از اوّل و ديگرى از آخر به گلّۀ گوسفندى هجوم مىبَرَند كه چوپانهايش هلاك شدهاند،بيشتر است».آن گاه فرمود:«به نظرت چه بر سر گلّه مىآورند؟»گفتم:نابودشان خواهند كرد.فرمود:«راست گفتى.كمترين ضررى كه مال به مؤمن مىزند،آن است كه برادر مسلمانش پيشش بيايد و بگويد: دخترت را به ازدواج من درآور و او بگويد:تو مال ندارى».
اين در حالى است كه روزىرسان،خداوند متعال است و نبايد به دليل اينگونه مسائل،مانع ازدواج شد.امام رضا(ع) در همين باره مىفرمايد:
إِنْ خَطَبَ إِلَيْكَ رَجُلٌ رَضِيتَ دِينَهُ وَ خُلُقَهُ فَزَوِّجْهُ،وَ لَا يَمْنَعْكَ فَقْرُهُ وَ فَاقَتُهُ،قَالَ اللهُ تَعَالَى :«وَ إِنْ يَتَفَرَّقٰا يُغْنِ اللّٰهُ كُلاًّ مِنْ سَعَتِهِ، »
وقال: «إِنْ يَكُونُوا فُقَرٰاءَ يُغْنِهِمُ اللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ... »
اگر مردى براى خواستگارى نزد تو آمد و دين و اخلاق او را پسنديدى،به او زن بده و فقر و ندارىاش مانع تو از اين كار نشود.خداى تعالى فرموده است:و اگر جدا شدند،خدا هر يك را از گشايش خود بىنياز مىكند و فرموده است:اگر تهيدست باشند،خداوند از فضل و كرم خود،آنان را توانگر مىكند.
پيامبرخدا(ص) نيز مىفرمايد:
«إِذَا جَاءَكُم الأَكفَاءُ فَأَنكِحُوهُنَّ وَلَا تَرَبَّصُوا بِهِنَّ الحَدَثَان.
هنگامى كه خواستگارانى كه همكفو شمايند به خواستگارى آمدند،آنها را ازدواج دهيد و منتظر نمانيد تا اتّفاق خاصى روى دهد.[و بىجهت به تأخير نيندازيد].»
همچنين ايشان مىفرمايد:
«إذَا أتَاكُم الأَكفَاءُ فَأَلقُوهُنَّ إلقَاءً.
هنگامى كه خواستگارانى كه همكفو شمايند به خواستگارى آمدند،بدون سختگيرى به آنها زن دهيد.»
منبع: کتاب شریف رضایت زناشویی،تالیف آقای عباس پسندیده،انتشارات موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث
___________________
خداوند متعال ، انسان را که آفرید ، تداوم نسل او را در خود او قرار داد . از این رو ، موجودیت انسان را در دو جنس زن و مرد قرار داد و در هر یک ، ویژگی های روحی و عاطفی متفاوتی نهاد، که با دیگری ارضا می شود. همه این مسائل تکوینی ، موجب می شود که انسان به همسر ، نیاز داشته باشد و لذا زمانی می توان به آرامش رسید و از زندگی ، لذّت برد که این بخش از نیاز انسان نیز برآورده شده باشد ! بدین جهت است که ازدواج، مایه آرامش دانسته شده است: «وَ مِنْ ءَایَتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَ جًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا. و از نشانه های خداوند ، این است که از خود شما برایتان همسرانی قرار داد تا بدان ها آرامش یابید» . امام سجاد علیه السلام می فرماید : خداوند ، همسر را مایه آرامش و اُنس قرار داده تا انسان ، در کنار او آسایش یابد و لذا امام صادق علیه السلام می فرماید: اگر کسی از همسر موافق و همراه ، محروم باشد ، ناآرام و حیران بوده ، زندگی او ناتمام خواهد بود.
البته همسر خوب ، ویژگی هایی دارد که در برخی روایات ، از آن به عنوان «همسر موافق» ، «همسر صالح» و «همسری که پشتیبان انسان باشد» یاد شده است . آسایش و راحتی زندگی ، فقط به داشتن همسری زیبا و صاحب جاه و مال نیست . چه بسا همسرانی که از عنصر مال و جاه و جمال برخوردارند ، اما کسی را خوش بخت نکرده اند. انسان خوش بخت ، کسی است که همسری شایسته ، همراه ، یاور و پشتیبان داشته باشد . خوش بختی در زندگی ، از آنِ همسرانی است که میان آنان «مودّت» و «رحمت» وجود داشته باشد و این مهم ، به وسیله مال و جاه و جمال به دست نمی آید . از این رو ، دین اسلام ، توصیه کرده که همسر خود را به خاطر مال و جاه و جمال ، انتخاب نکنید که اگر چنین شد ، خداوند ، شما را به همان عوامل، واگذار می کند ؛ اما اگر به خاطر دین و ایمان ، با کسی ازدواج کردید ، خداوند ، آنچه را از مال و جمال نیز انتظار دارید به شما می دهد. آنچه زندگی را شیرین و لذّت بخش می کند ، مال و جمال نیست ؛ مودّت و رحمت است و این دو ، در دست خداوند است و اوست که میان دل ها انس و اُلفت برقرار می کند و آن گاه که چنین می شود ، آن همسر، از هر چیزی برای انسان ، دوست داشتنی تر خواهد بود و این ، یعنی داشتن یک زندگی شیرین ، لذّت بخش و همراه با آرامش و آسایش .
منبع:کتاب شریف هنر رضایت از زندگی ، تالیف آقای عباس پسندیده، انتشارات موسسه فرهنگی دار الحدیث
والعاقبه للمتقین
التماس دعا
یا مهدی
موضوعات مرتبط: ازدواج
برچسبها: عباس پسندیده