حكمت

حكمت | محمد محمدی ری شهری

سرباز حضرت ولی عصر (عج)
حكمت

سير و سلوک الی الله در قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام

اعوذبالله من الشیطان الرجیم 

بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام علیکم 

سير و سلوك در قرآن 
در آيۀ ششم، سورۀ انشقاق مى‌توان عنوان سير و سلوك را از كلمۀ كدح استنباط‍‌ كرد: 


 يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ‌ إِنَّكَ‌ كادِحٌ‌ إِلى‌ رَبِّكَ‌ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ‌  
اى انسان، حقاً كه تو به سوى پروردگار خود به سختى در تلاشى و او را ملاقات خواهى كرد. 


راغب اصفهانى در مفردات قرآن، در معناى كدح مى‌گويد: 
السَّعْىُ‌ وَالعَناءُ. 
تلاش كردن و  رنج دیدن

در كلمۀ كدح معناى سير لحاظ‍‌ شده است،  زيرا سير لازمۀ سعى و تلاش است. از اين رو، معناى آيۀ فوق چنين است: 
اى انسان تو با تلاش و رنج به سوى پروردگارت حركت مى‌كنى و بالاخره، اين سير و حركت و سعى توأم با رنج، تو را به مقصد و ملاقات خداوند می رساند.

مسئلۀ سير و سلوك و حتى كلمۀ سير و سلوك در روايات بسيار تكرار شده است. سيد رضى، مؤلف نهج‌البلاغه، پيش از خطبۀ ٢٢٠ چنين مى‌نگارد: 
فِي وَصْفِ‌ السَّالِِكِ‌ الطَّرِيق إلَى اللّهِ‌ سُبْحَانَهُ‌. 
در توصيف كسى كه راه به سوى خدا را مى‌پيمايد. 
و آن‌گاه خطبه را چنين آغاز مى‌كند: 
قَدْ أَحْيَا عَقْلَهُ‌ وَأَمَاتَ‌ نَفْسَهُ‌ حَتَّى دَقَّ‌ جَلِيلُهُ‌ وَلَطُفَ‌ غَلِيظُهُ‌ وَبَرَقَ‌ لَهُ‌ لَامِعٌ‌ كَثِيرُ الْبَرْقِ‌ فَأَبَانَ‌ لَهُ‌ الطَّرِيقَ‌ وَسَلَكَ‌ بِهِ‌ السَّبِيلَ‌ وَ تَدَافَعَتْهُ‌ الْأَبْوَابُ‌ إِلَى بَابِ‌ السَّلَامَةِ‌ وَدَارِ الْإِقَامَة. 


او (سالك الى اللّه) عقلش را زنده كرده و شهواتش را ميرانده است، تا آنجا كه جسمش لاغر شده، و خشونت اخلاقش به لطافت مبدّل گشته است و برقى پر نور براى او مى‌درخشد، راه را براى او روشن مى‌سازد و او را به مسير حق (سلوك الى اللّه) مى‌برد، او (در اين مسير) پيوسته از درى به در ديگر منتقل مى‌شود تا به دروازۀ سلامت سراى جاودانى راه يابد، گامهاى او همراه با آرامش بدنش در جايگاه امن و راحت ثابت مى‌گردد، اينها همه به خاطر آن است كه عقلش را بكار گرفته و پروردگار خويش را راضى ساخته است.

کسى كه به سوى خداوند سير مى‌كند، عقلش زنده مى‌شود و نفسش مى‌ميرد. سير انسان به سوى خدا سبب كاستن بدن مى‌شود، اما رشد و لطافت روحى را به همراه دارد. انسان در اين سير به نقطه‌اى مى‌رسد كه برق پُر نورى در جانش مى‌جهد و بدين وسيله راهى برايش گشوده مى‌شود تا سير به سوى خداوند را ادامه دهد. اين برق نه تنها نشان دهندۀ راه است، بلكه انسان را به پيمودن راه ترغيب مى‌كند. به اين ترتيب انسان از بابها و منازل مختلف سلوك عبور مى‌كند تا به باب سلامت و خانۀ اقامت برسد. 


اميرالمؤمنين در خطبۀ ٨٧ نهج البلاغه، دربارۀ سير و سلوك چنين مى‌فرمايد: 
عِبَادَ اللهِ‌ إِنَّ‌ مِنْ‌ أَحَبِّ‌ عِبَادِ اللهِ‌ إِلَيْهِ‌ عَبْداً أَعَانَهُ‌ اللهُ‌ عَلَى نَفْسِهِ‌ فَاسْتَشْعَرَ الْحُزْنَ‌ وَتَجَلْبَبَ‌ الْخَوْفَ‌ فَزَهَرَ مِصْبَاحُ‌ الْهُدَى فِي قَلْبِهِ‌ وَأَعَدَّ الْقِرَى لِيَوْمِهِ‌ النَّازِلِ‌ بِهِ‌ فَقَرَّبَ‌ عَلَى نَفْسِهِ‌ الْبَعِيدَ وَهَوَّنَ‌ الشَّدِيدَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَذَكَرَ فَاسْتَكْثَرَ وَارْتَوَى مِنْ‌ عَذْبٍ‌ فُرَاتٍ‌ سُهِّلَتْ‌ لَهُ‌ مَوَارِدُهُ‌ فَشَرِبَ‌ نَهَلًا وَسَلَكَ‌ سَبِيلًا جَدَداً قَدْ خَلَعَ‌ سَرَابِيلَ‌ الشَّهَوَاتِ‌ وَتَخَلَّى مِنَ‌ الْهُمُومِ‌ إِلَّا هَمّاً وَاحِداً انْفَرَدَ بِهِ‌ فَخَرَجَ‌ مِنْ‌ صِفَةِ‌ الْعَمَى وَمُشَارَكَةِ‌ أَهْلِ‌ الْهَوَى وَصَارَ مِنْ‌ مَفَاتِيحِ‌ أَبْوَابِ‌ الْهُدَى وَمَغَالِيقِ‌ أَبْوَابِ‌ الرَّدَى قَدْ أَبْصَرَ طَرِيقَهُ‌ وَسَلَكَ‌ سَبِيلَهُ‌ وَعَرَفَ‌ مَنَارَهُ‌ وَقَطَعَ‌ غِمَارَهُ‌ وَاسْتَمْسَكَ‌ مِنَ‌ الْعُرَى بِأَوْثَقِهَا وَمِنَ‌ الْحِبَالِ‌ بِأَمْتَنِهَا فَهُوَ مِنَ‌ الْيَقِينِ‌ عَلَى مِثْلِ‌ ضَوْءِ الشَّمْسِ‌. 


اى بندگان خدا، محبوب‌ترين بندگان خدا در نزد او بنده‌اى است، كه خدايش در مبارزه با نفس يارى دهد. پس اندوه را جامۀ زيرين خود سازد و خوف را پوشش رويين. چراغ هدايت در دلش افروخته است و براى روز مرگ خود توشه‌اى مهيا كرده، مرگى را كه ديگران دورش مى‌پندارند، نزديكش انگاشته. تن به سختيها سپرده. نگريسته و نيكو نگريسته، خدا را ياد كرده و فراوان ياد كرده. از آبى گوارا كه راه آبش‌خورش سهل و آسان بوده، سيراب گشته و با همان جرعۀ نخستين، تشنگى‌اش فرو نشسته است. راه هموارِ زير پاى كوفته را در پيش گرفته است. جامه‌هاى شهوت و هوس از تن به در كرده و از هر غمى [و همّى] دل را به پرداخته جز غم دين. از زمره‌اى كه به كوردلى موصوف بوده‌اند خود را به يك سو كشيده و از مشاركت اهل هوا و هوس دورى جسته است. كليد درهاى هدايت گرديد و قفل درهاى هلاكت و ضلالت. راه خود را بشناخت و در آن قدم نهاد و نشانه‌هاى راه را بشناخت و از گردابهاى مهالك بِرَست و به ساحل نجات رسيد. به استوارترين دستگيره‌ها و محكم‌ترين ريسمانها چنگ زد. به مرحله‌اى از يقين رسيد كه چهرۀ يقين را، كه چون آفتاب تابان بود، مشاهده كرد. 

 

هنگامى كه انسان در مسير سير و سلوك مشمول عنايات حضرت حق قرار گيرد، چنين خصوصياتى را به دست مى‌آورد. در اين كلام نورانى چندين مرتبه به سير و سلوك اشاره شده كه بيانگر اهميت اين مطلب است. 

 

 سير و سلوك در ادعيه 

در ادعيۀ معصومان نيز به اين مطلب فراوان اشاره شده است؛ چنان‌كه امام سجاد (عليه السلام) در مناجات خمسه عشر مى‌فرمايد: 
سُبْحَانَكَ‌ مَا أضْيَقَ‌ الطُّرُقَ‌ عَلَى مَنْ‌ لَمْ‌ تَكُنْ‌ دَلِيلَهُ‌، وَمَا أوْضَحَ‌ الْحَقَّ‌ عِنْدَ مَنْ‌ هَدَيْتَهُ‌ سَبِيلَهُ‌، الهي فَاسْلك بِنَا سُبُلَ‌ الْوُصُولِ‌ اليكَ‌، وَسَيِّرْنَا في أقْرَبِ‌ الطُّرُقِ‌ لِلْوُفُودِ عَلَيْكَ‌، قَرِّبْ‌ عَلَيْنَا الْبَعِيدَ وَسَهِّلْ‌ عَلَيْنَا الْعَسِيرَ الشَّدِيدَ، وَاَلْحِقْنَا بِعِبَادِكَ‌ الَّ‌َذِينَ‌ هُمْ‌ بِالْبِدَارِ اليكَ‌ يسَارِعُونَ‌. 
بار خدايا منزهى! چه قدر راهها تنگ است بر كسى كه تو راهنماى او نباشى، و چه قدر حقيقت روشن است براى كسى كه تو راه حق را به او نشان داده‌اى. خدايا، ما را در راههاى رسيدن به درگاهت قرار ده و از نزديك‌ترين راهى كه به محضر تو مى‌رسد، سير بده. دور را بر ما نزديك گردان و سختيهاى اين راه را بر ما آسان و هموار كن و ما را به بندگانى كه با سرعت به سوى تو حركت مى‌كنند، ملحق كن. 

پس از بيان منشأ سير و سلوك اين سؤال مطرح مى‌شود كه چرا سير و سلوك الى الله به طور مطلق بررسى نشد؟ چرا به عنوان سير و سلوك الى الله، قيد قرآن و حديث اضافه شد؟ 

در پاسخ بايد گفت اين قيد، قيد احترازى است و راههاى ديگر رسيدن به خدا را از عنوان سير و سلوك الى الله خارج مى‌كند. در گذشته و هم اكنون نيز فرقه‌هاى مختلفى براى سير و سلوك وجود داشته و دارند كه در واقع از مسير اصلى سير و سلوك اسلامى و قرآنى منحرف شده‌اند. افزون بر آن، اهل بيت ابواب خداشناسى، قرآن‌شناسى و پيغمبرشناسى هستند. 

مَنْ‌ أرَادَ اللهَ‌ بَدَءَ بِكُمْ‌. 
تنها اهل بيت هستند كه تمام زواياى قرآن را مى‌شناسند و براى ما بيان مى‌كنند. 
إنَّمَا يعْرِفُ‌ الْقُرْآنَ‌ مَنْ‌ خُوْطِبَ‌ بِهِ‌. 
قرآن را در حقيقت كسى مى‌شناسد، كه مخاطب آن بوده است. 
 بدين دليل قيد قرآن و حديث ذكر شد تا از راههاى انحرافى جدا شويم و به سرچشمۀ اصلى معارف اهل بيت دست يابيم و در نهايت نشانگر راه قرآن و اهل بيت براى رسيدن به مقصد و كمالات و مقامات معنوى باشيم. 


هوشيارى؛ شرط‍‌ سير و سلوك 
در روزگار ما افراد شيادى با عنوان سير و سلوك و عرفان مردم را منحرف مى‌كنند. بنابراين، تمامى افراد، به خصوص دختران جوان، بايد هوشيار باشند و در محضر درس هر مدعى سير و سلوكى حاضر نشوند. چه بسا آدم شيطان صفتى با عنوان سير و سلوك و عرفان براى مردم و به خصوص جوانان دام پهن كرده است. امام صادق (عليه السلام) در تبيين اين مطلب مى‌فرمايد: 
إذَا أرَدْتَ‌ أنْ‌ تَخْتَبِرَ عَقْلَ‌ الرَّجُلِ‌ فِي مَجْلِسٍ‌ وَاحِدٍ فَحَدِّثْهُ‌ فِي خِلالِ‌ حَدِيْثِكَ‌ بِما لا يَكُونُ‌، فَإنْ‌ أنْكَرَهُ‌ فَهُوَ عَاقِلٌ‌، وَإنْ‌ صَدَّقَهُ‌ فَهُوَ أحْمَقُ‌. 
هرگاه خواستى خرد مردى را يك مجلس بيازمايى، در ضمن صحبتهايت، حرفهاى ناشدنى به او بگو. اگر آنها را رد كرد او آدمى خردمند است و اگر پذيرفت و تأييد كرد نابخرد است. 
در اين ميان نبايد به سخنان افراد مدعى معارف متعالى و يا ارتباط‍‌ با امام عصر (عجل الله تعالى فرجه) اعتماد كرد، بلكه بر اساس سخن امام صادق (عليه السلام) بايد اين افراد را آزمايش كرد. 

منبع: جزوه درسی  شریف اخلاق ، آقای محمد محمدی ری شهری، مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه قرآن کریم و حدیث 

والعاقبه للمتقین 
التماس دعا 
یا مهدی 


موضوعات مرتبط: سیر و سلوک
برچسب‌ها: محمد محمدی ری شهری

تاريخ : سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ | 22:31 | نویسنده : سرباز حضرت ولی عصر (عج) |
.: Weblog Themes By Mahskin.ir:.